اینقدر خوشحالی ؟ چرا ؟
گل اقا در هشترود
یک زبان دارم دو تا دندان لق میزنم تا می توانم حرف حق
درباره وبلاگ


بصیرت قطب نمای حرکت صحیح است مقام عظمای ولایت رهبری عید سعید باستانی را محضر ولی نعمتان عزیز خودمان تبریک می گوئیم و اما بازهم شخصیتهای زشت و بد و خوب این هفته شخصیت زشت : به مناسبت نوروز شخصیت زشت نداریم شخصیت بد هفته : و همچنین شخصیت بد هم نداریم شخصیت خوب : شما مردم بزرگ و آگاه و فهیم هشترود و چاراویماق دوستان عزیز در لوکس بلاگ دو امکان جدید برای شما فراهم است الف )می توانید در جعبه باکس بصورت انلاین و دسته جمعی باهم بحث و مناظره نمائید اما خواهش می کنیم و استدعا داریم برای حفظ شئو نات اخلاقی و اسلامی و همچنین نشان دادن فرهنگ و شعور بالای مردم هشترود از نوشتن برخی کلمات و متون توهین امیز خودداری نمائید ب) شما می توانید از قسمت ورود اعضا ثبت نام نمائید و پس از ثبت نام مطالب خود را در بخش ارسال مطلب جدید برای ما بنویسید ما مطالب و نامه های شما را خواند ه و چنانچه با قوانین نظام مغایرتی نداشته باشد با نام خودتان انتشار میدهیم در نهایت خواهشمندیم و بازهم خواهشمندیم با رعایت اخلاق و ادب اسلامی و نشان دادن فرهنگ بالای شهر و منطقه امان به باز سازی و توسعه منطقه محروممان یاور و کمک باشیم اتحادمان را حفظ کنیم که ثابت کردیم با اتحاد هر کاری می توانیم بکنیم .
نويسندگان
دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 3:18 :: نويسنده : گل اقا

در کلاس درس بودم ، نوجوانی سر صحبت را اینگونه باز کرد: ما امروز خیلی خوشحالیم !!!!!

پرسیدم چرا اینقدر احساس خوشحالی می کنی ؟

دانش آموز که انگار از قبل خودش را برای سخنرانی آماده کرده بود ، سخن خود را اینگونه

آغاز کرد: آقا کسی که 16 سال نماینده مجلس باشد ، آیا نیاز به تبلیغ دارد؟ سوال جالبی بود و

مرا وا داشت که علیرغم میل باطنی در کلاس درس به این سوال جواب بدهم. مسئله اینجاست

که این سوال یک واقعیت محض بود ، سوالی که ما بزرگترها از خود نمی پرسیم و اگر هم

بپرسیم از جواب دادن به این سوال طفره می رویم و خود را به کوچه "علی چپ"می زنیم.

در کلاس حرفهای زیادی بین ما رد و بدل شد و بعد از کلاس سوار تاکسی شدم که راننده

بدون مقدمه، گفت: روزگار را می بینی آقای معلم ؟ چگونه روزگار دمار از روزگار افراد

زورگو در می آورد؟

بعد از ظهر به سوپری سرمحله رفتم ، آنجا هم حرف از این اتفاق بود و سوپری محله که فرد

میان سالی بود ، از شدت خوشحالی حساب و کتاب خود را به هم ریخته بود و به جای 10

هزار تومان ، 1000 تومان طلب کرد.

از همه جالبتر نانوایی محله بود که خبر را با شعاری که درست کرده بود با حرکات موزون

تکرار می کرد و می گفت :

" عشقعلی تابوت گَتیر .............. قفری یِردَن گوتور.

                     عشقعلی تابوت گتیر ......... صالحی یردن گوترو

بیزیم اکبَرَ نَه اولدی ......... میخ بادی پنچر اولدی........

دیدن این وقایع بود که تصیم گرفتم ، نگاهی به این حال و هوا بندازم و دلیل این خوشحالی را

بیابم.

راستی این خوشحالی چیست ؟ این حالی خوشی که به مردم دست داده و فضای پر از رخوت

و دلگیری را به هوای شادمانی و خوشی تبدیل کرده؟

همه جا سخن ازرهایی است ! همه گفتگوها حاکی از پایان یک جدال سخت و طاقت فرساست !

سخن از پیروزی بدون مبارزه است ! راستش را بخواهی ریش سفیدان و مادران سالخورده

چنان از ته دل از خدای خود تشکر می کنند که انگار دعای چندین ساله شان اجابت شده است.

 پیر و جوان ، دانش آموز و دانشجو ، بازاری و کارمند ، خلاصه تمام اقشار مردم احساس

گریز  از یک بند ، شبیه به رهایی از زنجیر اسارت را دارند و البته هستند کسانی که از این

حال و هوا تنفس نمی کنند و زانوی غم بغل کرده و از آنجائیکه دیگران را هم مثل خود می

پندارند ،دار و ندار خود را به حراج گذاشته و قصد فرار از این شرایطی را دارند که خود با

دستان خویش به وجود آوردند.

آری صحب از رد صلاحیت فردی است که سالها چتر سلطه خود را با استفاده از ترفند های

متفاوت بر سر این مردم گسترانده بود.

البته رد صلاحیت قفر خان هنوز مسجل نشده وشاید هم  اعتراض ایشان در تهران مورد قبول

واقع شده و صلاحیت خود را دریافت نمایند ولی بودن و نبودن مسئله نیست ، بلکه مسئله

اصلی حال و هوا و نشاطی است که به واسطه این اتفاق، بر مردم منطقه عارض شده و هدف

ما هم درست ، یافتن جواب این سوال است........

آری ! آن دانش آموز راست می گفت ، کسی که 16 سال نماینده باشد ، دلیلی  ندارد که تبلیغ

کند، وهمچنان بر بوغ و کرنا بدمد و عملکرد دروغین خود را بزرگ کند . غافل از اینکه

مردم خوب می دانند که این کارها از سر استیصال است و قفر خان دوباره می خواهد که با

ترفندهای خود این مردم را بفریبد ولی این بار دست او رو شده و نخواهد توانست که مردم را

بفریبد.

آری مردم خوشحالند ، به دلیل اینکه می دانند که مخالفین قفر خان از موافقین او بیشتر است

. آری ! مردم خوشحاند، به دلیل اینکه ، با رفتن او بر حضور غیر بومی ها در تمام ادارات

پایان داده خواهد شد.

آری ! مردم خوشحالند ، به دلیل اینکه بعد از سالها هوای تازه ای را استشمام خواهند کرد.

آری! مردم خوشحالند ، به دلیل اینکه اختلافات و دودستگی ها پایان خواهد یافت و همشهریان

ما اختلافات یکدیگر را کنار خواهند گذاشت و بهار اتحاد و یکپارچگی را جشن خواهند گرفت.

آری ! مردم خوشحالند ، دست اختلاف افکنانی مثل لطف الله پورها و... رو شده و اهداف

پشت پرده آنها برای مردم روشن شده است.

آری ! مردم خوشحالند ، برای هزار یک دلیل که این دلایل را باید از زبان تک تک این مردم

شنید و شما هم می توانید دلایل خود را برای ما بنویسید.

ولی چرا؟ چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟ قفر خان باید از خود بپرسد که چرا مردم

از رد صلاحیت او خوشحالند؟ چه اتفاقی افتاده که مردم از رد صلاحیت کسی که سالها به او

اعتماد کرده و او را نماینده خود می دانستند ، خوشحالند؟

آری! آقای قفر خان ! جواب این سوال نزد شماست و شما باید جواب بدهید ، واگر جواب این

سوال را صادقانه برای خود اعتراف بنمایی آنوقت ، آرام خواهی گرفت.

ولی به هر حال ما آرزو می کنیم تلاش قفرخان برای اخذ صلاحیت خود به ثمر نشسته و از

این رفتن و آمدنها بین تهران و تبریز نتیجه بگیرند تا مردم بزرگترین درس زندگی شان را به

ایشان داده و به ایشان بفهمانند که در درون قلبهای مردم جایی ندارند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گل اقا در هشترود و آدرس 8roody.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.